کیاناز دوستداشتنی
ما تو این ماه با کیانا دوتا مسافرت رفتیم که ده روز طول کشید بابا که امتحان داشت نتونست مارو همراهی کنه و جاش واقعا خالی بود خوش گذشت الان امتحانای بابا تموم شده و ما کلی شادیم آخه دلمون واسش خیلی تنگ شده بود کیانا هم خیلی خوشحاله بابا میبرش پارک و اون به بچه ها یا بقول خودش پشه ها کلی بازی میکنه
این ماه واسه چکاپ بردمش و کمی وزنش کم بود البته روی نمودار نرمال بود اما نسبت به وزن قبلیش کم اضافه شده بود دکتر گفت دو هفته دیگه بازم ببرمش الان کلی برنامه تقویتی داریم راستی عمه ملیحه و عمو مهدی رفتن مکه البته با عمو عباس و خانواده ما که کلی دلمون واسشون تنگ شده کیانا هم کلی یادشون میکنه به هر حال جاشون خالیه یا شایدم جای ما اونجا خالیه خدا کنه زودتر برگردن ...البته ما امروز بهشون زنگیدیم خوب خوب بودن و داشتم برای محرم شدن آماده میشدن ما که دلمون خیلی واسشون تنگیده.......