کیاناکیانا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 26 روز سن داره

کیانا فرشته کوچولوی دوستداشتنی

<no title>

1390/11/13 18:02
نویسنده : مامان کیانا
193 بازدید
اشتراک گذاری
سلللللللللللللللللللللللللللام به همه خاله و عموهای مهربون کیانا امشب بعد از یک ماه و نیم اومدم با کلی تعریف و تمجید از کوچولوی ناز قلقلی و اما قبل از اون باید هزار با بوس و تبریک بگم به مامان و بابای آریا جونم که بالاخره قابل دونستن و بدنیا اومدن خوش اومدی عزیز دلم و اما ماه آذر و باز هم کلی تولد تولد مامانی / و عمه محبوبه /و آدی(البته بقول کیانا) و حسن جون رو تبریک میگم 

خوب میریم سراغ کیانا که دیگه محصل نیست از مهد برش داشتم آخه اصلا اونجا رو دوست نداشت و هر وقت از خواب بیدار میشد یا میخواستیم بریم بیرون با مظلومیت خاصی میگفت مهد نه ما هم فکر کردیم و تصمیم گرفتیم برای اینکه دچار مشکل روحی نشه و ضربه نخوره همین بهتره که تو خونه پیش خودم باشه اما با همین چند روزی که رفت جوجه با هوش من وقتی ازش میپرسم اسمت چیه میگه:( i am kiana ) دختر طلا (hello) هم بلده

الان دوباره تو خونه باهاش شعر کار میکنم و حروف انگلیسی رو هم میتونه کاملا بگه 

به تازگی هم وقتی که واسش کلمات مامان / بابا / کیانا / نی نی / عمه /عمو و خاله رو میتونه تشخیص بده و وقتی که مینویسم میتونه بگه کدوم کلمه چیه

دختر نازو مهربون من کلی حرف میزنه و جیک جیک میکنه و به محض ورود باباش همه اطلاعات خونره رو مو به مو واسش میگه 

قربون مهربونیش بشم من یهو میاد دستای کوچولوش و میندازه دور گردنمون و یک بوس محکم و بعد میگه دوست دارم عاشقتم

الان هم که من در حال تایپ کردن هستم گوشی تو گوشش گذاشته و در حال موزیک گوش کردنه و داره با عروسکای نازش بازی میکنه  و نی نی هاشو روی اون پهای توپولیش میخوابونه و واسشون شعر میخونه و باهاشون حرف میزنه و وای بحال اون وقتی که نینیش بخوابه دیگه کسی حق صحبت کردن نداره و میگه هیس لالا کرده  خوب مثل اینکه نینیش خوابیده و صدای تایپ من باعث مکدر شدن خاطر جیگر مامان شده پس تا بعد.....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)